چگونه ماتریس سوات (SWOT) به کسب و کار کمک می کند؟

توسط 29 مرداد 1401

ماتریس سوات (SWOT) یک ابزار به شدت کاربردی و در عین حال ساده است که به شما در موفقیت کسب و کارتان کمک می کند. مهم نیست که صاحب استارتاپ نوپا باشید یا یک شرکت قدیمی؛ چرا که ماتریس swot به بقای کار شما کمک شایانی خواهد کرد. SWOT برنامه ریزی استراتژیکی است که نقاط ضعف، قدرت، فرصت ها و تهدیدها را شناسایی کرده و راه کارهای مفیدی را ارائه می دهد. شما می توانید با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده از رقبای خود پیشی بگیرید. اگر قصد توسعه کسب و کار یا استارتاپ خود را دارید، این مطلب از منتورلایو را از دست ندهید.

ماتریس سوات چیست؟

SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است و بنابراین ماتریس swot تکنیکی برای ارزیابی این چهار جنبه از کسب و کار شما است. این برنامه استراتژیکی، ابزاری است که می تواند آن چه در شرکت اتفاق می افتد را تجزیه و تحلیل کند و یک استراتژی موفق را برای آینده تدوین کند. همچنین می تواند حوزه هایی از مشاغل را مشخص می کند که می توانند باعث پس رفت شما شده یا اگر حواستان به آن ها نباشد رقبای شما می توانند از آن ها سوء استفاده کنند.

ماتریس swot عوامل داخلی و خارجی را بررسی و تجزیه و تحلیل می کند. برخی از این عوامل تحت کنترل شما خواهند بود (نقاط ضعف و قدرت) و برخی دیگر نخواهند بود (فرصت ها و تهدیدها). سوات مشهورترین ابزار استراتژیک در دنیا است و در اکثر کشورهای توسعه یافته مانند انگلستان، فنلاند، استرالیا، نیوزیلند، مالزی، سنگاپور و چین مورد استفاده قرار می گیرد.

چرا تجزیه و تحلیل سوات مهم است؟

تجزیه و تحلیل SWOT می تواند به شما کمک کند تا فرضیات پرخطر را به چالش بکشید و از چشم اندازهای خطرناک در مورد عملکرد سازمان خود آگاه شوید. اگر با دقت آن را تحلیل کنید، به شما کمک می کند تا استراتژی مناسب را برای هر موقعیتی تدوین کنید.

به عنوان مثال، شما ممکن است از برخی از نقاط قوت سازمان خود آگاه باشید؛ اما تا زمانی که آن ها را در کنار نقاط ضعف و تهدید قرار ندهید، ممکن است متوجه نشوید که این نقاط قوت چقدر غیرقابل اعتماد هستند. به همان اندازه، احتمالاً نگرانی هایی در مورد برخی از نقاط ضعف کسب و کار خود دارید. اما با انجام تجزیه و تحلیل به طور سیستماتیک، می توانید فرصت هایی را پیدا کنید که قبلاً نادیده گرفته شده بودند.

نحوه نوشتن ماتریس swot

تجزیه و تحلیل ماتریس سوات شامل آماده کردن لیست ها است. هنگامی که شروع به نوشتن یک لیست (مثلاً نقاط قوت) می کنید، ایده هایی را برای لیست های دیگر (ضعف، فرصت ها یا تهدیدها) ارائه دهید. اگر این لیست ها را در کنار هم مقایسه کنید، متوجه اتصالات و تناقضات خواهید شد که می توانید بر روی آن ها تمرکز کنید. هر بار که یک قدرت، ضعف، فرصت یا تهدید را شناسایی می کنید، آن را در قسمت مربوط به شبکه تجزیه و تحلیل SWOT بنویسید.

با استفاده از داده های داخلی و خارجی این تکنیک می توانید کسب و کار خود را به سمت استراتژی های موفق هدایت کنید. تحلیلگران مستقل ماتریس swot  و سرمایه گذاران می توانند متوجه شوند که آیا یک شرکت یا استارتاپ در مسیر درستی قرار دارد یا خیر.

بخش های اصلی ماتریس سوات چیست؟

این روش برنامه ریزی از 4 بخش اصلی تشکیل شده است. در این بخش از منتورلایو قصد داریم تا هر بخش را با هم بررسی کنیم.

  1. نقاط قوت

نقاط قوت کارهایی است که سازمان شما به خوبی انجام می دهد، یا به گونه ای است که شما را از رقبا متمایز می کند. در مورد مزایایی که سازمان شما نسبت به سازمان های دیگر دارد فکر کنید. این نقاط قوت ممکن است انگیزه کارکنان، دسترسی به مواد خاص یا مجموعه ای قوی از فرآیندهای تولید باشد.

نقاط قوت بخشی جدایی ناپذیر از سازمان شما است؛ بنابراین به این فکر کنید که چه چیزی شرکت را “خاص” می کند. چه کاری را بهتر از هر کس دیگری انجام می دهید؟ چه منابع منحصر به فردی دارید که می توانید از آن استفاده کنید؟ سپس، از خود بپرسید که رقبا که نقاط قوتی دارند که باعث پیشی گرفتن از شما می شود؟

  • چه کاری را خوب انجام می دهید؟
  • کدام بخش ها موفق هستند؟
  • چه دارایی های ملموسی دارید (تجهیزات و فناوری)؟
  • اعضای تیم چه آورده ای برای کسب و کار شما دارند (مهارت، مخاطبین، شهرت و …)؟
  • نقاط قوت رقابتی شما چیست؟ کدام خصوصیات شما را از رقبا جدا می کند؟
  1. نقاط ضعف

نقاط ضعف مانند نقاط قوت، ویژگی های ذاتی سازمان شما هستند. بنابراین بهتر است روی افراد، منابع، سیستم ها و عملکردهای خود تمرکز کنید. آنچه را می توانید بهبود بخشید و به کارهایی که باید از آن ها جلوگیری کرد فکر کنید. تصور کنید (یا بدانید) چگونه افراد شما را در بازار می بینند. آیا آن ها متوجه نقاط ضعفی هستند که تمایل دارید که از آن ها مخفی نگه دارید؟ وقت بگذارید و بررسی کنید که چگونه و چرا رقبای شما بهتر عمل می کنند؟

صادق باشید! تجزیه و تحلیل ماتریس سوات فقط در صورتی که تمام اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کنید، ارزشمند خواهد بود. بنابراین، بهتر است واقع بین باشید و در اسرع وقت با حقایق ناخوشایند روبرو شوید.

  • آیا ضعف مهارت در تیم شما وجود دارد؟
  • کارهایی وجود دارد که می توان برای رقابتی تر بودن کسب و کارتان انجام داد؟
  • آیا به دارایی های ملموس مانند تجهیزات برای کسب و کار شما نیاز است؟
  • آیا موقعیت شما برای موفقیت طولانی مدت ایده آل است؟
  1. فرصت ها

فرصت ها معمولاً از موقعیت های خارج از سازمان ناشی می شوند. آن ها ممکن است تحولات موجود در بازار یا فناوری مورد استفاده باشند. توانایی مشاهده و بهره برداری از فرصت ها می تواند تفاوت زیادی میان سازمان شما نسبت به دیگر سازمان ها برای رقابت و رهبری در بازار ایجاد کند. به فرصت هایی فکر کنید که می توانید از آن ها استفاده کنید. حتی فرصت های کوچک می تواند باعث پیشی گرفتن شما از رقبا شود.

  • آیا نیاز در حال گسترشی به کسب و کار، خدمات یا محصول شما وجود دارد؟
  • تعداد مشتریان شما رو به افزایش است و آیا افراد کاری که انجام می دهید را دوست دارند؟
  • آیا اتفاقاتی در بازار رخ می دهد که می توانید بر روی آن سرمایه گذاری کنید؟
  1. تهدیدها

تهدیدها هر چیزی است که می تواند از خارج بر سازمان اتفاق افتاده و بر کسب و کار شما تأثیر منفی بگذارد. برخی از آن ها شامل مشکلات زنجیره تأمین، تغییر در نیازهای بازار یا کمبود نیروی کار می شود. پیش بینی تهدیدات و اقدامات علیه آن ها بسیار حیاتی است.

در مورد موانعی که برای فروش محصول یا خدمات خود با آن روبرو هستید فکر کنید. ممکن است متوجه شوید که استانداردها یا کیفیت محصولات شما در حال تغییر است و باید آن محصولات را تغییر دهید. تکنولوژی یک تهدید همیشگی و در عین حال فرصتی برای موفقیت است.

  • آیا الگویی در بازار وجود دارد که می تواند به یک تهدید تبدیل شود؟
  • رقبایی وجود دارند که ممکن است برای شما مشکلی ایجاد کنند؟
  • آیا تحولات آینده در فناوری، مقررات یا محیط می تواند کسب و کار شما را تغییر دهد؟

چه کسی مسئول تحلیل ماتریس swot است؟

SWOT و رشد کسب و کار

اگر می ‌خواهید ماتریس سوات قابل قبولی داشته باشید، باید مدیران و بنیان‌ گذاران شرکت یا سازمان را در جریان کار قرار دهید. تحلیل سوات کاری نیست که بشود به این راحتی‌ ها به عهده‌ کسی دیگر گذاشت. پس، نباید از نظارت مدیران غافل شد. برای تشکیل تیم تحلیل SWOT می ‌توانید از بخش ‌های زیر کمک بگیرید:

همان طور که متوجه شدید، از همه‌ گروه ‌های شرکت باید یک نماینده برای تحلیل ماتریس سوات وجود داشته باشد. شرکت ‌های نوآور نه تنها از اعضای داخلی؛ بلکه از مشتریان و بازخورد آن‌ ها برای تحلیل جدول سوات خود استفاده می ‌کنند.

از آن جایی که بازار هر لحظه در حال تغییر و تحول است؛ بنابراین شما برای داشتن یک تحلیل دقیق از شرایط سازمان خود، باید به طور پیوسته استراتژی ‌های خود را ارزیابی کنید و توصیه می‌ شود هر سال، ماتریس سوات خود را مورد بررسی قرار دهید.

چگونه می توان از SWOT استفاده کرد؟

به طور کلی می توان تحلیل سوات را از دو بُعد انجام داد:

ابعاد داخلی

باید گفت که نقاط ضعف و قدرت هر سازمان یا شرکت فاکتورهای داخلی تأثیرگذار بر استراتژی آن هستند. اتفاقاتی که داخل خود شرکت روی می‌ دهند، می ‌توانند منابع اطلاعاتی خوبی برای شناسایی نقاط ضعف و قدرت در تحلیل سوات باشند. معمولاً شما روی این موارد کنترل دارید. از جمله مواردی که می ‌توان برای فاکتورهای داخلی مثال زد، عبارتند از:

  1. منابع انسانی
  2. شرکا
  3. سرمایه‌ معنوی
  4. منابع مالی
  5. دارایی ‌های ملموس و ناملموس
  6. موقعیت مکانی سازمان
  7. بهینه ‌سازی ‌های اجرایی
  8. ارتباط با مشتری

ابعاد خارجی

آن چه که بیرون از سازمان روی می ‌دهد به اندازه فاکتورهای داخلی، اهمیت دارد. معمولاً فرصت ‌ها و تهدیدها مواردی هستند که خارج از چارچوب داخلی هر سازمان یا شرکت وجود دارند. از جمله این فاکتورهای خارجی و تأثیرگذار بر ماتریس سوات می ‌توان به این موارد اشاره کرد:

  1. سیاست‌ های مالی
  2. تغییرات بازاری
  3. دسترسی به تأمین کنندگان
  4. رقبا
  5. قیمت محصولات و مواد خام
  6. رفتار خرید مشتریان

مزایا و معایب استفاده از ماتریس سوات

تجزیه و تحلیل SWOT در تدوین و انتخاب استراتژی مناسب، مؤثر است. کسب و کارهای موفق بر نقاط قوت خود تکیه کرده و نقاط ضعف خود را اصلاح می کنند. آن ها همچنین می توانند با تحلیل دقیق سوات فرصت های جدید را سریع تر از رقبای خود شناسایی و از آن ها استفاده کنند. تجزیه و تحلیل SWOT این گونه به برنامه ریزی استراتژیک کمک می کند:

  • منابع اطلاعاتی مفید برای برنامه ریزی استراتژیک را تهیه می کند.
  • نقاط قوت سازمان را شناسایی می کند.
  • نقاط ضعف سازمان را بهبود می بخشد.
  • پاسخ به فرصت ها را به حداکثر می رساند.
  • شایستگی های اصلی شرکت را شناسایی می کند.
  • به تعیین اهداف برای برنامه ریزی استراتژیک کمک خواهد کرد.

به طور کلی، SWOT اطلاعاتی را ارائه می دهد که به هماهنگی منابع و توانایی های شرکت کمک می کند.

معایب

تجزیه و تحلیل ماتریس سوات با محدودیت هایی نیز همراه است. طبقه بندی نقاط قوت، ضعف ، فرصت ها و تهدیدات ممکن است بسیار انتزاعی باشد؛ زیرا بازار غیرقابل پیش بینی است. تجزیه و تحلیل SWOT بر اهمیت این چهار جنبه تأکید دارد؛  اما نمی گوید چگونه یک سازمان می تواند این جنبه ها را شناسایی کند. محدودیت های خاصی برای تجزیه و تحلیل ماتریس  swot  وجود دارد که شامل موارد زیر می شود:

  • افزایش قیمت
  • مواد اولیه
  • قانون گذاری دولت
  • شرایط اقتصادی
  • جستجوی بازار جدید
  • امکان تحقیق و توسعه کافی
  • وجود محصولات معیوب به دلیل کنترل کیفیت پایین
  • کمبود نیروی کار ماهر و کارآمد

سفر مشتری چیست و چه اهمیتی دارد؟

توسط 7 تیر 1401

مشتری مهم ترین سرمایه هر کسب و کاری است و باید کوشید تا رضایت وی جلب شود. از همین رو، بسیار مهم است که مشتری از زمان آشنایی تا خرید و پس از آن، چه تجربه ای از کسب و کار ما در ذهن دارد. شرکت ها و سازمان هایی که به دنبال بهبود تجربه مشتری هستند، از نقشه سفر مشتری استفاده می کنند. سفر مشتری یک نمایش بصری از تجربیات کاربران در رابطه با محصول و خدمات هر کسب و کار یا استارتاپ می دهد. با کمک customer journey می توان متوجه شد که کدام یک از بخش های شرکت یا سازمان وظایف خود را به درستی انجام نمی دهند.

آیا می خواهید بدانید که کسب و کار شما دارای چه نقاط ضعفی است؟ با ما در منتورلایو همراه باشید تا شما را بیشتر در این رابطه راهنمایی کنیم.

سفر مشتری چیست؟

سفر مشتری مجموعه ای از تعاملاتی است که مشتری با یک برند در روند خرید خدمات یا محصول دارد. در این جریان تمرکز فقط روی خرید نیست؛ بلکه در مورد احساس مشتری پس از تعامل با برند است. به عبارت دیگر، می توان از customer journey به عنوان یک استراتژی برای به دست آوردن بینش در مورد تجربه مشتری در تمام مراحل خرید خود استفاده کرد.

به طور خلاصه، سفر مشتری فرایندی است که با استفاده از آن مشتری برای دستیابی به یک هدف با شرکت یا سازمان در تعامل است؛ از آگاهی از یک برند از طریق رسانه های اجتماعی گرفته تا دریافت ایمیل پس از یک معامله موفق. این کار چیزی نیست که بر اساس دیدگاه شخصی خود فرض یا پیش بینی کنید. Customer journey بسیار متفاوت از تجربه فیزیکی مشتریان شما از خرید است. مراحل مسافرت مشتری عبارتند از:

  • آگاهی: آگاهی اولیه از خدمت یا محصول و تعاملات ابتدایی
  • توجه و تأمل: جلب توجه و ایجاد علاقه نسبت به خدمت یا محصول
  • پرس و جو یا ارزیابی: بررسی و مقایسه خدمت یا محصول با گزینه‌ های مشابه
  • خرید: خرید خدمت یا محصول
  • استفاده: استفاده یا مصرف خدمت یا محصول

مراحل سفر مشتری

اکنون که می دانید سفر مشتری چیست، وقت آن است که با دقت بیشتری به آنچه می توانید در این راه انجام دهید نگاهی بیندازیم. این سفر از مراحل مختلفی تشکیل شده است. سه مرحله اصلی شامل آگاهی، توجه و تبدیل می شود. این مراحل برای خریدهای آفلاین مناسب است. با پیشرفت تکنولوژی دو مورد مهم دیگر به تجربه مشتری افزوده می شود که شامل حفظ و حمایت است. این مراحل جدید برای مشتریان آنلاین بسیار مناسب می باشد.

چرا ترسیم نقشه سفر مشتری اهمیت دارد؟

شاید سفر مشتری ساده به نظر برسد، چرا که شرکت ها و سازمان ها یک محصول یا خدمت را ارائه می دهند و مشتریان آن را خریداری می کنند؛ اما سفر مشتریان پیچیده تر از آن است. Salesforce گزارش می دهد که 80 درصد از مشتریان تجربه تعامل با یک شرکت را به اندازه خود محصول یا خدمت مهم می دانند. مشتریان ممکن است تبلیغات را ببینند، با نماینده خدمات مشتری صحبت کنند یا تلاش کنند تا محصول و خدمات را بررسی کنند، تمامی این کارها در طول سفر بر تصمیم آن ها تأثیر می گذارد. درک این مراحل و پیامدهای آن به کسب و کارها و استارتاپ ها این امکان را می دهد تا برنامه ریزی های دقیقی انجام دهند.

نقشه سفر مشتری، به کسب‌ و کارها کمک می کند تا خود را به جای مشتریان بگذارند و به کسب‌ و کار خودشان از چشم مشتریان نگاه کنند. انجام این کار به آن ها کمک می کند تا نسبت به نقاط ضعف شرکت و سازمان خود آگاهی پیدا کنند. به علاوه می توانند آنچه مشتریان احتمالی به منظور کامل کردن فرایند خرید به آن نیاز دارند را مشخص کنند. مشتریان، خواهان یک تجربه خرید یکپارچه و ساده هستند. آن ها انتظار دارند که شرکت ها و سازمان ها در مراحل مختلف تماس، بدانند مشتری و به دنبال چه می‌گردد.

مزایای بررسی customer journey

شناسایی سفر مشتریان به ما این امکان را می دهد تا درک کنیم که آن ها چه نیاز و انتظاراتی دارند و کسب و کارها و استارتاپ ها چه نقشی در این فرآیند دارند. ساختن یک چارچوب سفر شما را مستقیماً در ذهن مصرف کننده قرار می دهد. دلایلی که باعث می شود مشتری کسب و کار شما را انتخاب کند، مشخص می کند. برخی از مهم ترین این مزایا به شرح زیر است:

  • نقاط ضعف خدمات یا محصول را تجزیه و تحلیل می کند

ترسیم نقشه ای از سفر مشتری به سازمان یا شرکت شما این امکان را می دهد که بدانید ارتباط مشتری در کجا کم می شود. به عنوان مثال، اگر تیم پشتیبانی به درستی به وظایف خود عمل نکنند، مشتریان نمی توانند در صورت نیاز کمک دریافت کنند. در نتیجه آن ها عصبانی می شوند؛ زیرا انتظار پاسخ سریع دارند. در این زمان می توانید با استخدام افراد بیشتری این مسئله را حل کنید.

  • رضایت کارمندان و مشتریان را بهبود بخشید

با حل کردن مشکلات، میزان اعتماد در بین مشتریان و کارمندان به طور یکسان افزایش می یابد. کارمندان به ادامه کار تشویق می شوند که به نوبه خود رضایت مشتری را افزایش می دهد. بخش های بازاریابی، توسعه محصول، فروش و خدمات مشتری باید با هم همکاری کنند تا فرایندهای موجود در سازمان را بهبود بخشند. با همکاری تیم ها، کارآیی و اثربخشی آن ها افزایش می یابد.

  • رفتار مشتری را پیش بینی کنید

نقشه های سفر می توانند رفتار مشتری را هنگام حرکت در مراحل مختلف قیف فروش پیش بینی کنند. درک مخاطبان می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که چه کاری می توانید انجام دهید تا آن ها را ترغیب به خرید کنید. استفاده از نقشه می تواند به طور مؤثر آنچه مشتریان به آن نیاز دارند را پیش بینی کرده و راه حل های مناسبی را ارائه دهد.

  • استراتژی بازاریابی محتوای خود را تقویت کنید

از آنجا که بیشتر تجربیات مشتریان بسته به علایق، ارزش ها و انگیزه های آن ها متفاوت است، در نتیجه ایجاد محتوای بازاریابی برای هر جمعیتی مهم است. با ترسیم نقشه سفر هر مشتری، می توانید درک کنید که استراتژی های بازاریابی مناسب با علایق آن ها کدام است. بر اساس این اطلاعات، می توانید استراتژی های مختلف بازاریابی را برای هر جمعیتی انتخاب کنید.

به عنوان مثال، برخی از مشتریان استفاده از رسانه های اجتماعی را ترجیح می دهند؛ یعنی ممکن است ترجیح دهند محصولات را با استفاده از یک پلت فرم خریداری کنند. کاربران روی یک تصویر کلیک می کنند و می توانند فوراً آن محصول را خریداری کنند. در مقابل، برخی از مشتریان ترجیح می دهند قبل از تصمیم گیری برای خرید، با یک نماینده از طریق تلفن صحبت کنند. نقشه سفر مشتری این امکان را به شما می دهد تا نیازهای هر مشتری را شناسایی کنید و بتوانید استراتژی بازاریابی را برای هر یک از آن ها در نظر بگیرید.

چه چیزی در نقشه سفر مشتری گنجانده شده است؟

برای ترسیم customer journey باید پنج بخش اصلی را در نظر گرفت. در این بخش از منتورلایو قصد داریم تا به بررسی هر کدام از آن ها بپردازیم.

  1. روند خرید

نقشه customer journey شامل نقاط عطف است. شما با پیش نویس مسیری که کسب و کارتان قصد دارد مشتری را به هدفی دلخواه برساند، شروع می کنید. با استفاده از مراحل فرآیند خرید، هر مرحله را به صورت افقی لیست خواهید کرد.

2. اقدامات کاربر

این بخش از سفر مشتری آنچه را که او در هر مرحله از فرآیند خرید انجام می دهد، نشان خواهد داد. مشتریان ممکن است با دوستان و خانواده در مورد نیازهای خود صحبت کنند. آن ها ممکن است یک نسخه نمایشی را در وب سایت شما ببینند و در نهایت برای خرید خود از پول نقد یا کارت اعتباری استفاده کنند. در نتیجه این بخش روش های مختلفی را که مشتریان می توانند به هدف خود برسند را بررسی می کند.

3. احساسات

چه هدف بزرگ باشد و چه کوچک، مهم است که به یاد داشته باشید که مشتریان شما در حال حل یک مشکل هستند و این بدان معناست که آن ها احتمالاً چیزهایی را احساس می کنند (احساس خوشبختی، هیجان و یا نگرانی). اگر روند شما طولانی یا پیچیده باشد، ممکن است در هر مرحله با طیف وسیعی از احساسات روبرو شوند. افزودن این احساسات به نقشه سفر می تواند به شما در کاهش احساسات منفی کمک کند تا آن ها در مورد برند شما نظرات منفی نداشته باشند.

4. نقاط درد

قطعاً جایی که یک احساس منفی وجود دارد، یک نقطه درد نیز وجود خواهد داشت. اضافه کردن نقاط درد به نقشه سفر مشتری می تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید که چرا مشتری احساسات منفی را تجربه می کند و دلیل آن را پیدا کنید.

5. راه حل ها

بخش نهایی در سفر مشتری، جایی است که شما و تیم تان روش هایی ای را برای بهبود روند خرید ارائه می کنید تا مشتریان با نقاط درد کمتری روبرو شوند.

نحوه ایجاد customer journey

برای ایجاد نقشه سفر باید موارد مختلفی را مدنظر قرار داد که این موارد به شرح زیر می باشند:

  • تنظیم اهداف مشخص برای نقشه
  • مشخص کردن مشتریان و اهداف آن ها
  • روش تعامل مشتریان
  • تعیین منابع
  • ایجاد تغییرات لازم

کانال های ارتباطی سفر مشتری

نقشه هر کسب و کار و استارتاپ نمای 360 درجه ای از بازخورد مشتری از هر مرحله در سفر آن ها است. ترسیم نقشه یک الگوی اثبات شده برای این است که مشتریان چگونه، چه موقع و در کجا برند شما را تجربه می کند. برخی از مکان ها برای اندازه گیری این تجربه عبارتند از:

  • On- site: بازخورد را در لحظه ای که مشتریان در مکان حضور دارد ثبت کنید. به عنوان مثال، فرض کنید رستورانی را اداره می کنید؛ در پایان وعده غذایی به آن ها پرسشنامه ای بدهید به همراه صورت حساب خود تکمیل کنند.
  • ایمیل: ارسال ایمیل یکی از ساده ترین راه ها برای دریافت بازخورد مشتری است. سیستم فروش خود را به گونه ای تنظیم کنید تا پس از پایان خرید، ایمیلی برای آن ها ارسال شود.
  • مرکز تماس: پس از هر تعامل مشتری، می توانید بازخورد را از طریق ایمیل یا از طریق تماس تلفنی ثبت کنید.
  • در برنامه: برای توسعه دهندگان اپلیکیشن، جمع آوری بازخورد بدون ترک برنامه شرایطی ایده آل است. این کار به کاربران فرصت می دهد تا بازخورد خود را در اختیار شما قرار دهند.
  • وب سایت: جمع آوری بازخورد در وب سایت یک بخش اساسی از یک رویکرد جامع تجربه مشتری است.

انواع نقشه سفر مشتریان

پس از آن که با مهم ترین مراحل و مقدمات customer journey آشنا شدیم، نوبت به معرفی انواع آن می ‌رسد. برای رسیدن به هدف نهایی که همان تبدیل خریدار به مشتری است، نقشه ‌های مختلفی وجود دارد که می ‌توان بر حسب نیاز از آن‌ ها استفاده کرد. شناخت هر یک از این نقشه‌ ها به ما کمک می ‌کند تا بهترین نمونه را با توجه به هدف خود انتخاب کنیم. در این راستا در ادامه به معرفی چهار نمونه از انواع نقشه customer journey خواهیم پرداخت.

  • نقشه فعلی (Current-State)

جالب است بدانید که 84 درصد از سازمان ‌ها از یک مدل مشتری محور استفاده می ‌کنند و این بدان معناست که برای توسعه کسب و کار و استارتاپ خود، شما نیاز به درک عمیق از حالات فعلی مشتریان خود دارید. نقشه ‌های سفر فعلی یا Current- State می ‌تواند به شما در انجام این کار کمک کند. نقشه فعلی هر آنچه مشتری شما در حال انجام، فکر و احساس در هنگام تعامل با شرکت شما دارد را نشان می ‌دهد. نقش ه‌های سفر در وضعیت کنونی می‌ توانند به شما کمک کنند فرصت ‌های جدیدی را برای به‌روزرسانی استراتژی بازاریابی خود و بهبود تعاملات مشتری با نام تجاری خود پیدا کنید.

• الگو به صورت روزمره (Day-in-the-Life)

الگو به صورت روزمره شباهت زیادی با قالب قبلی دارد، با این تفاوت که در این الگو درج فعالیت ‌های غیر مرتبط مشتری با شرکت یا سازمان شما به ترسیم تصویر دقیق ‌تر از مشتری یا مشتری احتمالی کمک می ‌کند. به عنوان مثال، یک نقشه سفر روزانه به شما می ‌گوید که آیا مشتری شما بلافاصله اینستاگرام را بررسی می ‌کند یا ابتدا به اخبار می ‌پردازد. در حقیقت این نقشه‌ ها نقاط منفی موجود در زندگی مشتریان و مشتریان احتمالی را برجسته نموده و به شما کمک می‌ کنند تا امکانات جدیدی را برای ایجاد نوآوری و برآوردن نیازهای متغیر مشتریان کشف کنید.

• نقشه آینده (Future-State)

همان طور که از نام این نوع نقشه پیداست، نقشه سفر آینده در واقع تعیین کننده هدف است. در این الگو با تصور این که ایده آل ترین تعامل در آینده ممکن است چگونه باشد، تعاملات با مشتری را بهبود می‌ بخشد و گام‌ هایی را که شرکت یا سازمان شما می ‌تواند برای رسیدن به آن بردارد را مشخص می ‌کند. در واقع در الگوی نقشه آینده به جای توضیح جزئیات آنچه مشتریان و چشم اندازهای شما در حال حاضر دارند، نشان داده می ‌شود که مشتریان شما در آینده با کسب و کار شما چگونه رفتار خواهند کرد، چه فکر می‌ کنند و چه احساسی خواهند داشت.

• الگوی نقشه خدمات مشتری (Service-Blueprint)

نقشه خدمات مشتری به شما کمک می‌ کند تا تجربه قبلی مشتریان خود را بررسی کرده و در آینده نیز آن‌ها را پیش بینی کنید. سپس بر اساس آن نیازهای مشتریان را در نظر گرفته و متوجه شوید که محصول یا خدمات شما چگونه به برآوردن این نیازها کمک می ‌کند.

کلام آخر

بررسی تجربه مشتری یکی از ابزارهای مهم تقویت سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است. به تصویر کشیدن تجربه سفر از زمان آغاز ایجاد ارتباط مشتری با شرکت تا پایان سفر در قالب سفر مشتری راهی است برای درک بهتر و راحت تر نگرش مشتری در یک مسیر ارتباطی. با ترسیم نقشه این سفر می ‌توان با ذره بین دقیق تری نسبت به گذشته به بررسی و تحلیل ویژگی ‌های رفتاری مشتری پرداخت.

به کارگیری نقشه ‌های سفر علاوه بر این که به هماهنگی میان بخش ‌های مختلف یک سازمان یا شرکت کمک می کند، می ‌تواند با سرعت بالایی به کشف و رسیدگی به موارد کاهش رضایت و ایجاد نگرش منفی در مشتریان نیز بپردازد. همچنین، ترسیم نقشه، نقش بسزایی را در پایش مناسب عملکرد سیستم مدیریت ارتباط با مشتری خواهد داشت.

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و مزایای آن

توسط 6 تیر 1401

مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟ میزان موفقیت هر سازمان ارتباط مستقیمی با بخش CRM آن دارد. از این رو، اکثر سازمان ها و شرکت ها، بیشتر توان خود را بر روی حوزه ارتباط با مشتریان قرار می دهند. اصول مدیریت ارتباط با مشتری تنها به استفاده از تکنولوژی و فناوری ها روز دنیا جهت افزایش فروش محدود نمی شود. در واقع، آنچه که میزان موفقیت آن ها را در ارتباط با مشتری رقم می زند، فلسفه کسب و کار است نه فناوری ها.

همواره به خاطر داشته باشید که ارزش مشتریان وفادار شما 10 برابر بیشتر از مشتریان جدید است. تحقیقات ثابت کرده اند مشتریانی که تجربه خرید خوبی را از شما داشته اند، با میل و رغبت بیشتری خریدهای بعدی را انجام می دهند. پس چرا نباید از سیستم CRM استفاده کنید؟

مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یک فناوری برای مدیریت کلیه روابط و تعاملات میان شرکت شما با مشتریان است. هدف از این کار توسعه روابط تجاری جهت رشد کسب و کار می باشد. سیستم CRM به شرکت ها کمک می کند تا با مشتریان در ارتباط باشند و فرآیندهای خود را بهبود بخشند. سیستم مدیریت جایگزین بسیاری از صفحات گسترده، پایگاه داده ها و برنامه هایی است که بسیاری از مشاغل برای جمع آوری داده های مشتری دارند. نتیجه استفاده از این سیستم کارآیی، مدیریت زمان بهتر و مشتری های وفادار است.

سیستم ارتباط با مشتری کلیه ارتباطات (پر کردن فرم، تماس، ایمیل، پیام های متنی و جلسات)، اسناد، نظرات و خریدهای مشتری را تثبیت می کند. کل تیم در سازمان می تواند در زمان مناسب به آن جزئیات دسترسی پیدا کند. می توان از ابزارهای CRM برای مدیریت ارتباط مشتری در کل چرخه عمر مشتری، بازاریابی، فروش، تجارت دیجیتال و تعامل با مشتریان استفاده کرد.

چه کاری انجام می دهد؟

مدیریت تماس عملکرد اصلی هر سیستم مدیریت اطلاعات مشتری از جمله نرم افزار CRM است. هدف از این کار ذخیره و مدیریت تمام داده ها برای هر نوع تماس می باشد. ارتباط با مشتری می تواند مدیریت تجربه مشتری را نیز آسان کند. ممکن است فکر کنید، “خب، این کار مانند صفحه گسترده به نظر می رسد. حالا این نرم افزار چه کاری را انجام می دهد که یک صفحه گسترده نمی تواند؟”.

در صورتی که زیر 100 نفر مخاطب دارید یا فقط اطلاعات استاتیک مانند نام، آدرس ایمیل، شماره تلفن، نام شرکت، وب سایت و غیره را دارید، صفحه گسترده عالی است. صفحه گسترده نمی تواند با CRM در ردیابی داده های پیچیده تر و پویا رقابت کند (مانند این که چه صفحاتی را در وب سایت شما باز کرده یا آخرین تاریخ خرید مشتری چه زمانی بوده است). سیستم ارتباط با مشتری شما همیشه به طور خودکار به روز می شود، در حالی که داده های موجود در صفحه گسترده را باید به صورت دستی اضافه کنید. تفاوت اصلی این سیستم مدیریتی با صفحه گسترده به شرح زیر است:

صفحه گسترده CRM
اطلاعات داده ها اطلاعات استاتیک (نام، ایمیل، تلفن) static information به علاوه تاریخچه ارتباطات، ویژگی ها، یادداشت ها و اقدامات ارائه می شود
به‌روز رسانی تماس به‌روزرسانی های تماس دستی به‌روزرسانی اتوماتیک تماس
شارش اطلاعات اطلاعات در صفحه گسترده باقی می ماند، مگر اینکه به ابزار دیگری وارد شود داده ها از CRM شما به موتور اتوماسیون فروش و بازاریابی می رود
لید اسکورینگ lead scoring تقریباً غیرممکن است لید اسکورینگ به صورت خودکار بر اساس قوانین تنظیم شده تعیین می شود
یادآوری و پیگیری کار یادآوری کار به صورت دستی remembering به صورت خودکار
تقسیم بندی و شخصی سازی به صورت دستی داده ها را مرتب کرده و لیست هایی را برای بارگذاری در ابزار ایمیل ایجاد می کند ایجاد برچسب برای انواع تماس و اقدامات انجام شده

ارتباط با مشتریان برای چه کسانی است؟

سیستم مدیریت ارتباط با مشتری به بخش فروش، خدمات مشتری، توسعه تجارت، استخدام، بازاریابی یا هر بخش دیگری دیگر راه حل هایی برای مدیریت تعامل بهتر می دهد. یک ابزار CRM به شما امکان می دهد تا اطلاعات تماس با مشتری، شناسایی فرصت های فروش، مدیریت کمپین های بازاریابی و غیره را به صورت کامل و دسته بندی شده داشته باشید. با کمک این سیستم دسترسی به داده ها و افزایش بهره وری آسان تر است. همه افراد در شرکت می توانند، ببینند که مشتریان چگونه با آن ها ارتباط برقرار کرده اند، چه چیزی خریداری کرده اند و موارد دیگر.

سیستم CRM می تواند یک نمای کلی از مشتریان را به شما ارائه دهد. شما می توانید همه اطلاعات لازم را در یک مکان مشاهده کنید (یک داشبورد ساده و قابل تنظیم که می تواند تاریخچه قبلی مشتریان، وضعیت سفارشات آن ها، هرگونه خدمات برجسته و موارد دیگر را مشاهده کنید). بازاریابان می توانند از CRM برای مدیریت و بهینه سازی کمپین ها و سفرهای هدایت شده با یک رویکرد داده محور استفاده کنند.

ارتباط با مشتری چه کارهایی انجام نمی دهد؟

CRM چیست؟

CRM ها برای کمک به عملیات بَک اِند مانند تولید، انبارداری، حمل و نقل، مهندسی یا امور مالی طراحی نشده اند. آن ها نمی توانند آنچه را که نمی توانند، ببینند مدیریت کنند. بنابراین اگر افراد در خارج از سیستم کار می کنند، کارآیی این سیستم برای کل تیم کاهش می یابد.

برخی از نرم افزارهای CRM فقط برای مدیریت داده ها استفاده می شود. با این حال ، برخی از CRM ها مانند KEAP ویژگی های مهمی مانند فروش و اتوماسیون بازاریابی، صفحات فرود و صورتحساب را ارائه می دهد تا به مدیران کمک کند کسب و کار خود را کارآمدتر مدیریت کنند.

انواع سیستم مدیریت ارتباط با مشتری

در 20 سال گذشته تمرکز بازارهای جهانی از فروشندگان به سوی مشتریان تغییر یافته است و امروزه مشتریان قدرتمندتر از فروشندگان هستند. با توجه به این تغییرات (نیازهای مشتری، سرعت عملیات کسب و کار، الزامات پردازش و به کارگیری داده های بزرگ، نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات و منابع) انواع مختلفی از مدیریت ارتباط با مشتری به وجود آمده است.

  • استراتژیک: این سیستم مدیریتی استراتژی کسب و کار شما را شکل می ‌دهد و کمک می‌ کند تا مشتریان جدید جذب نموده و مشتریان فعلی خود را راضی نگه دارید. این سیستم نقش بسیار پر‌رنگی در سازمان بازی می‌کند. چرا که موجب می ‌شود فرآیند‌ها و فرهنگ سازمانی درستی شکل بگیرد.
  • عملیاتی: این سیستم مدیریتی مناسب فرآیندهایی در سازمان است که شما با استفاده از آن ‌ها نیاز‌های مشتریان را پاسخ ‌دهید. برای مثال زمانی که مشتری درخواست دریافت خدمات پس از فروش خود را دارد، سازمان چگونه به وی پاسخ داده و خدمات مورد انتظارش را به او ارائه می ‌کند.
  • تحلیلی: در این سیستم داده ‌های عملیاتی که از بخش های بازاریابی و ارتباط با مشتری جمع آوری شده است را به اطلاعاتی تبدیل می ‌کنید که در تصمیم گیری ‌های فرآیندی و استراتژیک به سازمان شما کمک می‌ کند. برای مثال، نتایج حاصل از فروش محصولات گوناگون کمک می ‌کند تا بدانید که روی چه محصولاتی و چه ویژگی‌ هایی باید بیشتر تمرکز کنید. نتایج حاصل از جذب مشتریان بعد از یک کمپین بازاریابی مشخص می کند که کمپین بعدی خود را مؤثر‌تر برگزار کنید.
  • تعاملی: این سیستم مدیریتی رابط میان شما و محیط بیرون (مشتریان و نمایندگان) می ‌باشد. این نوع CRM به شما کمک می ‌کند ارزش بیشتری برای مشتریان خود خلق کنید. در واقع، به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بازخورد‌های مشتریان را چه مثبت و چه منفی متوجه شوید. برخی از کانال ‌های ارتباطی عبارتند از سیستم تلفنی، ایمیل، پیامک، چت و غیره. این نرم افزار علاوه بر مشتریان می‌ تواند با نمایندگان، توزیع کنند‌گان و تأمین‌ کنندگان نیز در ارتباط باشد.

مزایای استفاده از مدیریت ارتباط با مشتریان

این سیستم مدیریتی می تواند به روش های مختلفی استفاده شود و مزایای بی شماری را برای کسب و کار شما فراهم کند. در این جا 10 مزیت کلیدی که یک CRM می تواند ارائه دهد را ذکر کرده ایم.

  1. خدمات بهتر مشتری

نرم افزار CRM عملکردهای بسیاری دارد؛ اما اصلی ترین هدف این نرم افزار بهبود روابط مشتری در کسب و کار است.CRM تمام مخاطبین شما را مدیریت می کند و اطلاعات مهم مشتری را جمع می کند (مانند مشخصات فردی، سوابق خرید و پیام های قبلی در تمام کانال ها) و آن را به راحتی در دسترس هر بخش از شرکت یا سازمان که به آن ها احتیاج دارد، قرار می دهد. این کار تضمین می کند که کارمندان شما تمام آنچه را که لازم است در مورد مشتری می دانند و می توانند تجربه مشتری بهتری را ارائه دهند که این امر باعث افزایش رضایت مشتری می شود.

2. افزایش فروش

این سیستم می تواند به شما کمک کند روند فروش خود را ساده تر کرده، کانال ارتباطی فروش ایجاد کنید، وظایف کلیدی را کرده و تمام داده های فروش خود را در یک مکان متمرکز تجزیه و تحلیل کنید. سی آر ام به شما کمک می کند تا یک فرایند فروش گام به گام ایجاد کنید که کارمندان بتوانند به آن اعتماد کنند و با بروز مشکلات می توانید به راحتی آن را تغییر دهید.

3. حفظ مشتری وفادار

پس از تهیه لیست مشتریان احتمالی، بسیار مهم است که برای حفظ آن ها به عنوان مشتری تلاشش کنید. از دست دادن مشتری می تواند اثرات منفی زیادی برای تجارت داشته باشد، مانند کاهش درآمد یا جریان نقدی مختل شده. بنابراین باید از مدیریت ارتباط با مشتری و اطلاعاتی که در مورد آن ها ارائه می دهد، استفاده کنید.  این سیستم تجزیه و تحلیل احساسات، تیکتینگ، اتوماسیون پشتیبانی مشتری و ردیابی رفتار کاربر را ارائه می دهد تا به شما در حل مشکلات کمک کند.

4. تجزیه و تحلیل دقیق

این چیزی است که باید طی آن داده های زیادی در مورد مشتریان خود داشته باشید؛ اما باید بدانید معنی تجزیه و تحلیل چیست و چگونه از آن استفاده کنید. نرم افزار CRM به طور معمول در قابلیت های تحلیلی برای متناسب سازی داده ها، تجزیه آن به موارد عملی و معیارهایی که به راحتی قابل درک است، ساخته شده است. معیارهایی مانند اطلاعات جمعیت شناختی به شما این امکان را می دهد تا در مورد موفقیت احتمالی یک کمپین بازاریابی پیش بینی کرده و بر همین اساس برنامه ریزی کنید.

5. بهره وری بالاتر و کارآیی

نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری از فناوری اتوماسیون بازاریابی استفاده می کند که کارهای مهمی مانند دریپ کمپین را تسریع می کند و کمک می کند تا کارمندان فقط بر روی کار خود تمرکز کنند. همچنین می تواند اطمینان حاصل کند که هیچ کاری ترک نمی شود (تمام ایمیل های مهم همیشه به افراد مناسب ارسال می شوند). علاوه بر این،  CRM می تواند داشبورد نحوه عملکرد فرآیندهای تجاری شما را نشان دهد.

6. گزارش های فروش خودکار

تیم شما می تواند به راحتی با استفاده از داشبورد و ویژگی های گزارش دهی نرم افزار CRM ، داده های مربوط به مشتریان را جمع آوری و سازماندهی کند .همچنین می تواند به اعضای تیم شما کمک کند تا عملکرد خود را ارزیابی کنند، اهداف خود را پیگیری کنند و میزان پیشرفت را در هر یک از پروژه ها بررسی کنند.

7. پایگاه داده متمرکز

یکی دیگر از موارد کاربردی نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری، ارائه یک پایگاه داده متمرکز با تمامی اطلاعات در مورد مشتریان شما است. این اطلاعات به راحتی در دسترس هر بخشی از شرکت که به آن نیاز دارد، قرار می گیرد. استفاده از سیستم مدیریتی کار را برای نماینده فروش آسان می کند. به عنوان مثال، می تواند بفهمد مشتری به چه محصولاتی علاقه مند است.

8. تقسیم بندی مشتریان

داشتن لیستی از صدها مخاطب می تواند ناخوشایند و گیج کننده باشد. به عنوان مثال، چگونه می دانید کدام مشتریان می خواهند ایمیل شما را در مورد محصول جدید فروشگاه شما ببینند؟ CRM به طور خودکار لیست های تماس را بر اساس معیارهای شما تقسیم می کند و پیدا کردن مواردی که می خواهید در هر زمان معین با آن ها تماس بگیرید آسان است. می توانید مخاطبین را بر اساس مکان، جنس، سن و موارد دیگر مرتب کنید.

9. پیش بینی دقیق تر از فروش

هر نوع کسب و کاری باید بتواند عملکرد گذشته خود را مرور کند و برنامه استراتژیک برای آینده داشته باشد. با استفاده از گزارش های فروش خودکار در نرم افزارCRM ، می توانید اولویت های اصلی را شناسایی کرده و ایده ای را که از عملکرد چرخه فروش آینده خود انتظار دارید تنظیم کنید.

10. ارتباطات داخلی ساده

گذشته از تسهیل ارتباط بین کسب و کار و مشتریان،CRM می تواند ارتباط برقرار کردن کارمندان سازمان یا شرکت با یکدیگر را آسان تر کند. سیستم ارتباط با مشتری به تیم شما کمک می کند تا هماهنگ تر کار کنند. همچنین به اعضای تیم اجازه می دهد تا یادداشت ها یا هشدارها را ارسال کنند، یکدیگر را بر روی پروژه ها برچسب گذاری کنند و پیام و ایمیل ارسال کنند.

5 روش ساخت نقشه راه محصول و مزایا و معایب آن

توسط 24 خرداد 1401

نقشه راه محصول یک ابزار پویا و کاربردی است که به ما امکان می دهد بینش و استراتژی خود را برای خلق محصولات داشته باشیم. هنگام تدوین نقشه راه باید اهداف کسب و کار و نیاز مشتریان در نظر گرفته شود. این که چگونه می توان نقشه راه توسعه محصول را تهیه کرد که برای تمام کارمندان قابل درک باشد بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله از منتورلایو قصد داریم تا تمامی جنبه های نقشه راه تولید محصول را با هم بررسی کنیم تا با چند و چون آن بیشتر آشنا شوید.

نقشه راه محصول چیست؟

نقشه راه محصول خلاصه بصری است که چشم انداز ارائه محصول را ترسیم می کند. roadmap یک برنامه عملی است که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان را برای محصول یا پروژه و نحوه دستیابی به آن ها همسو می کند. در حقیقت، roadmap زیربنای استراتژی محصول است؛ یعنی به تیم طراحی و ارائه محصول می کند تا روی کارهایی که مهمتر از همه است تمرکز کنند. موارد زیادی را باید در هنگام ترسیم نقشه راه محصول در نظر گرفت که شامل نیازهای مشتری، ویژگی، ورودی داخلی و باقیمانده کار می شود.

آن چه در نقشه راه گنجانده می شود باید با استراتژی که قبلاً برای سازمان تعریف شده، هماهنگ باشد. در واقع، نقشه راه تولید محصول ابزاری بسیار قدرتمند است که می تواند به عنوان مرجعی کلیدی برای مدیران، مهندسین نرم افزار، توسعه دهندگان کسب و کار، فروشندگان و بازاریابان، بخش پشتیبانی و سایر تیم ها در نظر گرفته شود. ایجاد نقشه راه محصول دارای چند هدف نهایی است که به شرح زیر هستند:

  • چشم انداز و استراتژی شرکت و سازمان را شرح دهد
  • یک سند راهنما برای اجرای استراتژی ارائه دهد
  • ذی نفعان داخلی را در یک راستا قرار دهد
  • برنامه ریزی ها را تسهیل کند
  • به ارتباط با ذی نفعان خارجی (مشتریان و …) کمک کند

یک نقشه راه توسعه محصول عالی با “چرا” و “چه چیزی” ارتباط برقرار می کند، در حالی که یک محصول بکلاگ با “چگونه” در ارتباط است. هر نقشه راهی باید واضح و ساده باشد. این کار به مدیران کمک می کند تا تمام تیم ها را در طول فرآیند توسعه راهنمایی کنند و با نیازهای مشتری و اهداف تجاری هماهنگ باشند. نقشه راه محصولات به طور معمول در توسعه نرم افزار استفاده می شود؛ اما مزایای اصلی استفاده از آن همکاری آسان تر، پیشرفت و تجسم استراتژی محصول است.

چرا داشتن roadmap دارای اهمیت است؟

نقشه های راه چگونگی تبدیل شدن استراتژی محصول به واقعیت را مشخص می کنند. آن ها بسیاری از اولویت های رقابتی را مشخص کرده و مهمترین اولویت ها را در صدر جدول قرار می دهند. علاوه بر این، roadmap منبع الهام و انگیزه برای دستیابی به موفقیت است. تمام فعالیت های لازم جهت دستیابی به موفقیت یک کسب و کار در چارچوب نقشه راه توسعه محصول قرار می گیرد. این نقشه تقریباً تمام افراد سازمان اعم از بخش فروش، بازاریابی و مالی را تحت تأثیر قرار می دهد و از ایجاد هرج و مرج و تمرکز بر روی پروژه های کم سود جلوگیری می کند.

چه کسی مسئول تعیین استراتژی roadmap است؟

ایجاد نقشه راه حاصل یک تلاش گروهی است؛ اما در نهایت تیم مدیریت محصول باید مسئول ایجاد و نگهداری آن باشد. این ترکیبی از همکاری و مالکیت مجزا، ضمن حفظ یکپارچگی اطلاعات ذی نفعان و جلوگیری از همهمه در سازمان است. مدیر محصول باید دارای درک روشنی از اهداف استراتژیک محصول و کلی سازمان که از طرف تیم اجرایی حاصل می شود، باشد.

نقشه های راه کارآمد شامل چه چیزهایی هستند؟

برای تعیین یک استراتژی نقشه راه محصول کارآمد باید به این نکته توجه کرد که تمام جنبه های کلیدی محصول را در بر بگیرد. این جنبه های کلیدی شامل موارد تجاری، استانداردهای بین المللی، راهبردهای محصول، نقشه ها و انواع راهبردهای بازاریابی، اطلاعات فنی مانند طرح و برنامه ریزی، چرخه عمر محصول و سایر موارد دیگر می شوند.

انواع roadmap

روش های مختلفی وجود دارد که می توانید نقشه راه محصول را بسازید. هر نوع نقشه در خدمت یک هدف خاص است که باید با نیازهای تیم، ذی نفعان و مشتریان مطابقت داشته باشد. روش های مختلفی برای ایجاد و جهت یابی نقشه راه وجود دارد؛ اما این چند روش برای دستیابی به موفقیت کاربردی تر هستند.

  • نقشه‌ راه داخلی برای مدیران
  • نقشه راه داخلی برای مهندسان
  • نقشه راه داخلی برای فروش
  • نقشه‌ راه خارجی برای مشتریان فعلی و مشتریان بالقوه

روش ساخت نقشه راه تولید محصول

نقشه‌ راه محصول چشم ‌انداز و جهت‌ گیری محصول یا خدمات را در طول زمان مشخص می کند و دید بهتری از آینده‌ محصول را می ‌دهد. ویژگی ‌های نسخه‌ جدید محصول و استراتژی نگهداری آن از جمله مواردی هستند که به کمک نقشه‌ راه محصول شرح داده می‌شوند. راه‌ های مناسب که به ساخت بهتر نقشه‌ راه محصول کمک می‌کنند به شرح زیر است:

  1. پیدا کردن بهترین ابزار برای ایجاد نقشه راه محصول

اولین گام برای ساخت نقشه‌ راه، پیدا کردن مناسب ‌ترین ابزار است که ساده، قابل فهم و منظم باشد تا نتیجه خوبی بدهد. به ‌عنوان مثال با کمک گرفتن از فایل‌ اکسل و پاورپوینت می ‌توان نقشه‌ راه تهیه کرد؛ اما اگر می ‌خواهید کارتان بدون نقص باشد بهتر است از ابزارهای حرفه ‌ای استفاده کنید.

نرم‌ افزارهای نقشه‌ راه مانند ProductPlan و  Roadmunk ابزارهای حرفه ‌ای هستند که امکان ساخت نقشه‌ های جذاب را فراهم می‌ کنند. با استفاده از این ابزارها می ‌توان نقشه‌ ی مسیر فردی برای هر یک از اعضای تیم درست کرد و سپس برای رسیدن به یک چشم ‌انداز کامل همه‌ آن‌ ها را با یکدیگر ترکیب کرد.

2. ساخت بهترین نقشه بر اساس اهداف سازمان

هنگام ساخت نقشه‌ راه تولید محصول نباید تنها به ویژگی‌ های منحصر به ‌فرد آن توجه کرد؛ بلکه اهداف استراتژیکی کسب ‌و کار را نیز باید در نظر گرفت. تعریف اهداف کمک می‌کند نقشه راه سازمان یافته و کارآمدتر شود. تمرکز کردن روی چنین نقشه ‌ای برای کسب ‌و کارها راحت ‌تر بوده و دنبال کردن مراحل آن ساده ‌تر خواهد بود.

باید اهداف استراتژیک محصول را به وضوح مشخص کرد که شامل مشکلات کلیدی، راه حل ‌ها و سایر مأموریت‌های شرکت می شوند. افزایش مشتری، افزایش فروش محصول، افزایش درگیری یا کاهش نرخ ریزش مشتری نمونه‌ هایی از اهداف استراتژیک محصول هستند. هرقدر نقشه‌ راه محصول ساده ‌تر و واضح ‌تر باشد تأثیر بهتری روی رشد کسب ‌و کار می‌ گذارد.

3. توجه به نیازهای مشتری

برای ساختن نقشه‌ راه کارآمد نه تنها باید اعضای تیم و سهامداران اصلی شرکت را در نظر گرفت؛ بلکه باید مشتریان را نیز لحاظ کرد. ساختن نقشه ‌ای که نیازهای مشتریان و بازخورد آن ها را لحاظ کرده باشد برای رشد کسب ‌و کار مهم است. اگر مشتریان از کیفیت محصول یا خدمات راضی نباشند، ریسک شکست افزایش پیدا می‌ کند. بنابراین بهتر است که با مشتریان صحبت کرده و به بازخوردهایشان گوش داد.

4. اشتراک گذاری نقشه راه با مخاطب

مردم دوست دارند بدانند که ممکن است چه ویژگی‌هایی در آینده به محصول فعلی اضافه شود. بنابراین بهتر است تا نقشه را با تمام اعضای تیم، سهامداران و حتی مشتریان به اشتراک گذاشته شود. اشتراک‌ گذاری نقشه‌ راه ارتباطات و شفافیت میان اعضای کسب ‌و کار و مشتری را بالا می ‌برد.

چشم ‌انداز نقشه‌ راه قابل تغییر بوده و بهتر است با توجه به شخصیت هر فرد تغییر داده شود. به‌ عنوان مثال اگر می‌خواهید نقشه‌ راه را با مشتری به اشتراک بگذارید بهتر است تاریخ را در آن لحاظ نکنید تا اگر محصول در تاریخ مورد نظر آماده نشد باعث نا امیدی مشتری نشود.

5. بررسی و تنظیم

نقشه راه محصول سندی نیست که یک بار ساخته شده و کنار گذاشته شود و باید به طور پیوسته و منظم بازبینی شود. اگر شرکت خود را به تازگی راه ‌اندازی کرده‌اید لازم است هر ماه نقشه‌ راه را بازبینی کنید و اگر مدت زمان زیادی از ارائه‌ آن گذشته مرور و بازبینی سه ماهه کافی است. اگر بازاری که در آن فعال هستید دائماً تغییر می‌ کند باید بیشتر به فکر تغییر نقشه‌ راه باشید.

تفاوت نقشه اصلی محصول با roadmap چیست؟

نقشه اصلی یک محصول در ابتدای فعالیت های مربوط به تولید بوده و بر اساس تصمیم‌ ها، طراحی و اجرا می‌شود و به بیانی دیگر در فرایند تولید یک محصول در بخش فنی و ایجاد بازار فروش بهتر در بخش غیر فنی آن نقش دارد. اما نقشه راه محصول در مرحله پس از تولید یک محصول و در فازی که توسعه محصول جریان دارد، مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در اصل بر اساس آمار‌های به دست آمده از بازار در مورد فروش،کیفیت و بخش مشتریان طراحی می‌شود. این بخش به صورت مستقیم توسط مدیر محصول، طراحی، اجرا و مدیریت می‌شود.

مزایا و معایب استفاده از نقشه راه محصول

استفاده از استراتژی های نقشه راه با توجه به هر سازمان متفاوت خواهد بود و دارای مزایا و معایبی است که در این بخش به بررسی برخی از آن ها خواهیم پرداخت.

مزایا

  • نقشه راه محصول برنامه ریزی در یک محیط تجاری که پویا است و سریعاً در حال تغییر را تسهیل می کند.
  • به تیم های محصول کمک می کند تا بر روی ویژگی های با ارزش متمرکز شوند.
  • ذی نفعان ابزاری بصری به دست می آورند تا ببینند چگونه یک محصول در حال پیشرفت است و به سرعت درک می کنند که چگونه تغییرات در اولویت یک ویژگی می تواند بر سایر ویژگی ها و به روزرسانی ها تأثیر بگذارد.
  • به مدیران کمک می کند تا با خزش دامنه مبارزه کنند. هنگامی که چندین تیم با هم کار می کنند، نقشه راه آن ها را روی نتایج با ارزش بالا متمرکز می کند.

معایب

  • در صورتی که نقشه راه مبتنی بر داده های قدیمی یا نادرست باشد، می تواند باعث ایجاد مشکلاتی شود.
  • نقشه راه های مبتنی بر زمان گاهی اوقات می تواند در یک محیط تجاری پویا که به یک نقشه راه انعطاف پذیر تر نیاز دارد، بسیار محدود کننده باشد.
  • نقشه راه های مختلط می توانند انعطاف پذیری بیشتری را به تیم ها ارائه دهند؛ اما عدم تعهد آن ها به بازه های زمانی و اولویت های مهم می تواند درهای خزش را باز کند.
  • اولویت بندی ضعیف در نقشه های راه می تواند باعث ایجاد مشکلات، به ویژه در تخصیص منابع شود.

نکات مهم در رابطه با نقشه های راه

نقشه راه محصول مانند داستان رشد و پيشرفت یک شركت و یا سازمان است به همين دليل بايد با دقت بسيار ساخته شود. بهتر است براى ساخت آن واقع بين بود و براى رسيدن به اهدافى كه در آينده داريد، تلاش كنيد. نقشه راه تولید محصول به دليل مواجه كردن شما با واقعيت و نشان دادن راه ترقى، سبب افزايش موفقيت در كسب و كارتان مى‌شود.

نقشه راه محصول متفاوت از ابزار مدیریت پروژه یا برنامه ارائه محصول است. در واقع نقشه راه محصول بر نتایجی که کسب و کار و کاربران در یک دوره زمانی ایجاد می‌‌کنند (خواه یک ماه، سه ماه یا یک سال) تمرکز دارد.

گاهی ذی نفعان اجرایی می‌ خواهند، بدانند که در هر فصل یا گاهی طی یک سال چه تغییراتی به وجود می ‌آید. فناوری به سرعت تغییر می ‌کند، رقبا هم مدام ویژگی‌ های خاص خود را به محصولات جایگزین اضافه می ‌کنند که تبدیل به یک مزیت رقابتی برای آن ها می ‌شود. اولویت ‌های کاربران هم تغییر پیدا می ‌کند، پس باید مدام دانش خود را به‌روز نگه داشت.

مدام عملکرد را بسنجید و تغییر وضعیت را به اشتراک بگذارید. احتمالاً تا کنون متوجه شده‌اید که طراحی نقشه راه محصول نمی‌ تواند ثابت باشد. باید سنجش KPI و پیشرفت را دنبال کنید و مشتریان خود را در جریان بگذارید.

مدیریت تجربه مشتری (CEM) چگونه انجام می شود؟

توسط 17 خرداد 1401

مدیریت تجربه مشتری (CEM)  از اصطلاحات رایج در چند دهه اخیر در حوزه کسب و کار است. بر کسی پوشیده نیست که کسب و کارها نباید برای رسیدن به موفقیت از مشتریان خود غافل شوند. در واقع، مشتری پادشاه هر کسب و کاری است و به همین خاطر تجربه مشتری اهمیت ویژه ای در جامعه کنونی پیدا کرده است. چنان چه سازمان ها بتوانند شکل صحیحی از CEM را ارائه دهند، می توانند مشتریان وفاداری داشته باشند و البته باید بتوانند در بحران ها نیز به دنبال تغییر مدیریت تجربه مشتری باشند.

مدیریت تجربه مشتری چیست؟

مدیریت تجربه مشتری یا همان Customer Experience Management شامل مجموعه تعاملاتی است که مشتری با کسب و کار مورد نظر دارد. تجربه مشتری را می توان به طور گسترده به عنوان چگونگی احساس مشتریان در مورد کسب و کار شما و برندتان از طریق تعاملات، دیجیتال و آفلاین بودن کسب و کار تعریف کرد.

CEM را می توان به عنوان سرمایه گذاری فعال یک شرکت در ارائه قوی ترین تجربه ممکن برای مشتری توصیف کرد. به عبارت دیگر، تجربه خوب مشتری خود به خود اتفاق نمی افتد. این کار محصول تلاش های خستگی ناپذیر یک شرکت در تضمین تعامل با کیفیت بالا و ایده آل از انتظارات مشتری می باشد.

اساساً مدیریت تجربه مشتری به تجزیه و تحلیل داده های مشتری متکی است تا در مورد رفتار و انتظارات مشتری آگاهی کسب کرد. به طوری که می توان تغییرات و تجربیات جدید مشتری را متناسب با نیاز او ایجاد کرد. امروزه، بسیاری از مدیریت داده های مشتری و تجزیه و تحلیل ها توسط سیستم عامل های داده مشتری (CDP) انجام می شود که از داده ها برای کمک به شرکت ها در ارائه تعامل در مکان مناسب و در زمان مناسب استفاده کنند.

دلیل اهمیت آن

CEM به سازمان ها کمک می کند تا بفهمند ارزش برند آن ها چقدر است و مشتریان چگونه آن را درک می کنند. مشتریان ناراضی نه تنها منجر به از دست رفتن کسب و کار می شوند؛ بلکه باعث بازاریابی منفی می شوند و در نتیجه باعث ایجاد مشکلات جدی برای کسب و کار خواهند شد.

تجربه مشتری استراتژی مناسب برای درک علل اصلی چنین نارضایتی و اقدامات لازم برای بهبود عملکرد را ارائه می کند. این کار به سازمان کمک می کند تا در طول چرخه عمر محصول با مشتری خود فعالیت و تعامل داشته باشد. چرخه عمر مشتری شامل چهار مرحله است که  شامل (1) استعلام، (2) مقایسه، (3) خرید و (4) استفاده می شود. در نتیجه، تجربه مشتری راهی مطمئن برای آگاهی از میزان رضایت و یا نارضایتی آن ها خواهد بود.

درک مشتری

نارضایتی مشتری می تواند از (1) سوء استفاده از محصول، (2) اقدامات شرکت و (3) عدم پیروی از SOP توسط کارمندان ناشی شود. CEM با پرداختن به همه این دلایل یک استراتژی کاربردی را تهیه می کند. این امر با تحقق نیازهای مشتریان شروع می شود و سپس به این موضوع می پردازد چگونه می توان آن ها را برآورده کرد.

همچنین مدیریت تجربه مشتری تضمین می کند که حتی مشتری ” چرایی و چگونگی” محصول یا خدمات را می داند به گونه ای که وی برای استفاده از محصول به خوبی آموزش دیده باشد. همچنین مشتریان را از طریق ابزارهای مختلف الکترونیکی و مدیریتی در مرکز کلیه عملیات سازمانی قرار می دهد.

مزایای مدیریت تجربه مشتری

مطالعات نشان می دهد که مشتریان مایل به پرداخت هزینه بیشتری برای محصول یا خدماتی هستند که مطابق با انتظارات آن ها و یا حتی فراتر از آن است. از نظر آماری 80 درصد درآمد کسب و کارها از 20 درصد از مشتریان وفادار حاصل می شود و جذب مشتری جدید حدود 6 تا 7 برابر بیشتر هزینه دارد. CEM در این مورد سرمایه گذاری کرده و تضمین می کند که نه تنها “مشتریان را وفادار نگه می دارد”؛ بلکه آن ها را به تبلیغ کنندگان فعال برند تبدیل می کند. از مهم ترین مزایا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تعامل بهتر مشتریان
  • افزایش وفاداری آن ها
  • حضور برجسته برند
  • کاهش هزینه ها
  • رشد و توسعه سریع
  • افزایش سهم بازار

چگونه یک تجربه مشتری خوب ایجاد کنیم؟

برای داشتن مدیریت تجربه مشتری کارآمد نیاز است تا شرکت ها دید 360 درجه ای از مشتریان داشته باشند که این کار از طریق داده های یکپارچه و به‌روز در حساب های آن ها انجام می شود. چهار مرحله مهم برای ایجاد یک استراتژی موفق تجربه مشتری (CX) وجود دارد:

  1. مشتری خود را درک کنید

اولین قدم برای ایجاد استراتژی customer experience، درک نیازها و رفتارهای مشتریان است. تیم های CX می توانند ویژگی های مشتری را توسعه دهند تا نحوه بازاریابی بهتر را درک کنند. سپس آن ها می توانند تقسیم بندی مشتری را بر اساس عواملی مانند سن، علایق و میزان خرج کردن اجرا کنند.

2. یک چشم انداز مشتری ایجاد کنید

در مرحله بعد، تیم CX باید نقشه سفر مشتری را ایجاد کنند. این کار به شناسایی رفتار مشتری و پیش بینی نحوه تعامل مشتریان با محصول یا خدمات کمک می کند. نقشه های سفر مشتری اغلب می تواند به تیم های CX کمک کند تا در دراز مدت حفظ مشتری را تقویت کنند.

3. یک ارتباط عاطفی ایجاد کنید

این کار با ایجاد شخصیت برند همراه است که باعث ایجاد احساسات و ارتباط مشتری می شود و به برقراری رابطه بین مشتری و سازمان کمک می کند.

4. بازخورد مشتری را ثبت کنید

اندازه گیری رضایت مشتری در زمان واقعی مهم است. بازخورد مشتری می تواند به شرکت کمک کند تا او را بهتر درک کرده و نظارت بر کیفیت را افزایش دهد و همچنین میزان موفقیت استراتژی تجربه مشتری را اندازه گیری کند.

برندها باید یک تیم CX را برای اجرای این مراحل گرد هم بیاورند. تیم های CX شامل تعدادی وظیفه هستند که بسیاری از آن ها برای برخی از شرکت ها جدید است. این نقش ها ممکن است شامل رئیس ارشد مشتری، یک مدیر ارشد و چندین مدیر CX باشد. تحلیلگران غالباً برای مدیریت پروژه ها به مدیران گزارش می دهند و به عنوان واسطه بین تیم CEM و سایر بخش ها مانند بازاریابی، خدمات مشتری، فروش و فناوری اطلاعات عمل می کنند.

سفر تجربه مشتری چیست؟

مدیران ارشد تجربه در برابر تجربه مشتریان پاسخگو هستند. برای درک اینکه نقاط مهم تعامل کجاست، ضروری است که نقشه سفر مشتری را ترسیم کنید که نشان دهنده تعاملات مشتریان با برند است. این نقشه حداقل چهار بخش خواهد داشت:

  • تحقیق. این مرحله ای است که مشتری از طریق تبلیغات یا از طریق اشخاص ثالث مانند مشاوران، همکاران یا آشنایان در رسانه های اجتماعی سازمان یا شرکت را کشف می کند.
  • مقایسه. این مرحله ای است که مشتریان می دانند که رقبای یک برند چه کسانی هستند و از کارکردها، قابلیت ها، هزینه و سایر ویژگی های محصولات رقیب آگاهی کسب می کنند.
  • خرید. این بخش از سفر کسب و کاری موفق است که مشتری را مجاب به خرید کند؛ اما این فقط آغاز حفظ مشتری و وفاداری او است.
  • پشتیبانی. خدمات مشتری و تیم های پشتیبانی که پس از فروش وارد عمل می شوند. این مرحله ای است که وفاداری و فروش تکرار می شود. اگر وظایف این تیم ها به خوبی مشخص نشده باشند، می توانند مشتریان را به سمت رقبا بفرستند.

چگونه سیستم مدیریت تجربه مشتری خود را ارزیابی کنیم؟

CEM چیست؟

معیارهای مختلفی برای ارزیابی کارآیی و موفقیت CEM یک شرکت وجود دارد. این معیارها جنبه های مختلفی را تشکیل می دهند. معیارهای مختلف شامل نمره رضایت مشتری (CSAT)، نمره خالص پروموتر (NPS)، نرخ ریزش مشتری، نمره تلاش مشتری (CES)، نرخ تبدیل، نرخ دستیابی به مشتری و حضور در رسانه های اجتماعی است. بنابراین، سازمان ها می توانند کیفیت و کارآیی سیستم CEM خود را بهتر درک کنند.

10 پلتفرم برتر CEM

امروزه، سیستم مدیریت تجربه مشتریان برای موفقیت هر شرکت ضروری است و جای تعجب نیست که تعدادی پلتفرم CEM وجود دارد. ما در این بخش 10 مورد برتر را بررسی خواهیم کرد.

HubSpot

HubSpot یک پلتفرم CEM است که ابزاری بسیار سریع را ارائه می دهد. این پلتفرم برای مشتریانی که خدمات خودکار یا روباتیک برای آن ها دشوار است بسیار مفید خواهد بود. همچنین گزینه هایی برای اجرای چت زنده در سایت وجود دارد. علاوه بر این، نظرسنجی ها و بازخورد می تواند مشتریان را به تبلیغ کنندگان محصول و برند شما تبدیل کند.

LiveAgent

LiveAgent یکی دیگر از پلتفرم های عالی برای CEM است که دارای گزینه های پیشرفته اتوماسیون است و به شما کمک می کند تا ارتباط بین خود و مشتریان را ساده تر کنید. به دلیل ویژگی های پیشرفته ارائه شده در آن، بهره وری و همچنین رضایت مشتری افزایش می یابد. گزینه چت، پایگاه اطلاعات و حتی یک مرکز تماس همه از ویژگی های با این سیستم است.

Zendesk

Zendesk هنگام ارائه خدمات به مشتری، بسیار قدرتمند و انعطاف پذیر عمل می کند. تعدادی از ویژگی های مفید این CEM میز راهنما، سیستم تیکتینگ، پایگاه اطلاعات، پرسش و پاسخ و موارد دیگر وجود دارد. می توانید ارتباط بین خود و مشتریان را بهبود می بخشید و به راحتی تعامل را به روابط بلند مدت تبدیل کنید.

Clarabridge

Clarabridge یکی دیگر از بهترین پلتفرم ها است که منابعی را برای تعامل مؤثر ارائه می دهد. این سیستم، همراه با تجزیه و تحلیل های خود، اطمینان حاصل می کند که می توانید سریعاً به مشتریان خود پاسخ دهید. سوشال لیسنینگ، تجزیه و تحلیل رسانه ها، مدیریت و گزارش دهی و همچنین تجزیه و تحلیل گفتار و متن همه در دسترس شما هستند.

Qualtrics

Qualtrics پلتفرمی است که ویژگی های پیشرفته ای مانند متن، آمار و پیش بینی ضریب هوشی را ارائه می دهد که می تواند با سایر ابزارهایی که شرکت از آن ها استفاده می کند، ترکیب شود. ویژگی های موجود در این پلتفرم امکان بررسی چند کانال، توسعه فرم و تجزیه و تحلیل را فراهم می کند.

Genesys

Genesys بستری است که چندین راه حل مشتری محور مانند مرکز تماس، پیام رسانی، مرکز تماس با سیستم هوش مصنوعی، نظرسنجی و گزینه های مختلف بهینه سازی را ارائه می دهد. این یک بستر عالی است که عملکردهای زیادی را ارائه می دهد که تجربه خدمات مشتری را بهبود می بخشد.

Medallia

Medallia پلتفرمی ابری است که بر بهبود تجربه مشتری متمرکز شده است. با استفاده از این سیستم جمع آوری بازخورد بدون در نظر گرفتن این که از چه دستگاهی استفاده می شود آسان است. تجزیه و تحلیل متن و به‌روز رسانی گزارش فقط برخی از ویژگی های موجود است.

IBM Tealeaf & Customer Experience Suite

IBM دارای Teafleaf است که پلتفرمی برای مدیریت تجربه مشتری با هوش مصنوعی می باشد. این پلتفرم به هوش مصنوعی اجازه داده است تا تجزیه و تحلیل پیشرفته ای را ارائه دهد که به درک عمیق تر نیازهای مشتریان کمک می کند. در IBM بخش های مبتنی بر رفتار می توانند تهیه شوند و گزارش های آن قابل تنظیم هستند. همچنین می توانید بازخورد فوری دریافت کنید تا بتوانید مشتریان خود را بهتر درک کنید.

ClickTale

Clicktale یک بستر CEM است که برای ارائه تجزیه و تحلیل سایت مورد استفاده قرار گرفته و باعث تجزیه و تحلیل رفتار مشتری می شود. این پلتفرم از هوش انسانی و ماشین استفاده می کند. این پلتفرم مبتنی بر وب می تواند در ویندوز، مک بوک، اندروید و iOS استفاده شود.

SAS

SAS تعدادی راه حل ها از جمله اتوماسیون بازاریابی و بهینه سازی، مدیریت تصمیمات در زمان واقعی و تبلیغات هوشمند را ارائه می دهد. ویژگی های مشتری را می توان به راحتی تهیه و نگهداری کرد. داده های تلفیقی یک دیدگاه منحصر به فرد از یک مشتری خاص را ارائه می دهد.

تفاوت CEM و CRM چیست؟

در حالی که ممکن است CEM شبیه به استراتژی و نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) باشد؛ اما در مقایسه تفاوت های اساسی بین این دو وجود دارد. CRM نشان می دهد که مشتری به شرکت چگونه نگاه می کند و CEM تعریف می کند که شرکت به مشتری چگونه نگاه می کند. CEM استراتژی است که مشتریان را در مرکز بازاریابی، فروش و پشتیبانی به منظور وفاداری به برند قرار می دهد.

مدیریت تجربه مشتری در اصل یک پایگاه داده است که شرکت را قادر می سازد از آن برای جمع آوری اطلاعات جهت تعامل با مشتری استفاده کند. هر کارت مشتری شامل ایمیل، فاکتورهای ارائه شده، پرداخت های انجام شده، درخواست خدمات، محصولات مورد استفاده و راه حل های ارائه شده توسط سیستم های تیکتینگ است. این سیستم ها اساساً به شرکت ها کمک می کنند تا سطح خدمات را بهبود بخشند.

CEM CRM
کاربران هدف بازاریابی فروش
چکار می کند؟ چرخه عمر مشتری را درک می کند و تجربه شخصی در نقطه نظرات را نیز فراهم می کند. خط ارتباط را مدیریت و تعامل با مشتریان را حفظ می کند.
تأثیر بر مشتریان وفاداری و حمایت و ROI را افزایش می دهد و باعث کاهش نرخ ریزش می شود. با ارائه خدمات بهتر و مدیریت ارتباط فروش، رضایت را افزایش می دهد.
اطلاعات مشتری یک نمای کلی از ارزش طول عمر مشتری ارائه می دهد. یک دیدگاه منحصر به فرد است (ارائه کارت مشتری).

آشنایی با اصول و انواع بازاریابی

توسط 17 خرداد 1401

برای بازاریابی تعاریف زیادی وجود دارد و ما قصد نداریم تعاریفی از بزرگان این صنعت را ارائه دهیم؛ بلکه می خواهیم مارکتینگ را به زبان ساده بیان کرده و کمک کنیم تا در کسب و کار خود از آن استفاده کنید. با پیشرفت تکنولوژی مشاغل گوناگون از استراتژی های بازاریابی منتوعی برای جذب مشتریان بالقوه و رسیدن به فروش بیشتر استفاده می کنند. در این مقاله از منتورلایو قصد داریم تا به بررسی بازاریابی و فروش، انواع بازاریابی و مزایای مارکتینگ بپردازیم، پس با ما همراه باشید.

بازاریابی چیست؟

تعریف بازاریابی را می توان اقدامات لازم برای ترویج و فروش محصولات یا خدمات از طریق تحقیقات بازار و تبلیغات است. امروزه، مارکتینگ چیزی است که هر شرکت و سازمانی باید در استراتژی رشد خود از آن استفاده کند. بسیاری از شرکت ها از تکنیک های بازاریابی و فروش برای دستیابی به اهداف خود که همان افزایش فروش محصول یا خدمات است، استفاده می کنند. این روزها، مارکتینگ یکی از جنبه های اصلی در موفقیت کسب و کارها است.

مردم غالباً نمی دانند که بازاریابی چیست و وقتی از آن ها در این باره سؤال می شود، آن را به عنوان فروش یا تبلیغات تعریف می کنند. در حالی که نمی توان گفت این پاسخ ها اشتباه هستند؛ اما تمام جنبه های این صنعت نیست. بسیاری از جنبه های دیگر مانند توزیع محصول، تبلیغ، طراحی و ایجاد موادی مانند صفحات فرود و محتوای رسانه های اجتماع ، بهبود تجربه مشتری، انجام تحقیقات بازار، ایجاد بخش های بازار و موارد دیگر نیز در این مبحث وجود دارد. بازاریابی بسیار گسترده است و شامل تمام استراتژی هایی است که به یک شرکت، برند یا فرد در دستیابی به اهداف خود کمک می کند.

بازاریابی هوشمندانه بسیاری از داستان های موفقیت در کسب و کار را باعث شده است که از داروسازی گرفته تا خطوط هوایی، مارک های ورزشی گرفته تا غذا و نوشیدنی از این جمله هستند. تاریخ یادآوری می کند که بدون داشتن استراتژی مناسب، نمی توان به مشتریان نزدیک شده و نیازهای آن ها را برآورده کرد و اگراین اتفاق نیفتند، مطمئناً رقبا این کار را خواهند کرد.

هدف از مارکتینگ چیست؟

هدف از مارکتینگ، تحقیق و تجزیه و تحلیل مصرف کنندگان از طریق گروه های متمرکز، ارسال نظرسنجی، مطالعه عادات خرید آنلاین و یک سؤال اساسی است: “کجا، چه زمانی و چگونه مصرف کننده می خواهد با کسب و کار ما ارتباط برقرار کند؟”. بازاریابی مدرن از دهه 50 آغاز شد که مردم شروع به استفاده از رسانه های چاپی کردند. پس از آن، تلویزیون و اینترنت وارد خانواده ها شد و باعث گردید تا بازاریابان کمپین ها را در چندین سیستم عامل انجام دهند.

طی 70 سال گذشته، صنعت مارکتینگ برای تنظیم دقیق نحوه فروش محصول یا خدمات اهمیت پیدا کرد. هدف دیگر بازاریابی و فروش نشان دادن ارزش محصول، تقویت وفاداری به برند و در نهایت افزایش فروش و ارزش مستقل برای مصرف کنندگان از طریق محتوا است.

رابطه شناخت و بازاریابی

موفقیت در بازاریابی و فروش همواره با شناخت بوجود می آید که شامل شناخت نسبت به بازار و صنعت، نسبت به رقیبان، نسبت به مشتریان و ارزش هایی که آن ها به دنبالش هستند، خواهد بود. مهم ترین بخشی که صاحبان کسب و کار باید از آن شناخت داشته باشند مشتریان است؛ زیرا شناسایی درست نیاز مخاطبین می تواند منجر به پیروزی منجر شود.

اگر صاحبان کسب و کار مخاطبین خود را بهتر بشناسند، می توانند نیازهای خاص بازار را به درستی انتخاب کنند. با شناخت دقیق تر از مخاطبین برند، می توان پیام های تبلیغاتی را ایجاد کرد و در آخر با پیدا کردن محل حضور مخاطبین، رسانه های مناسب برای نمایش برندشان را انتخاب خواهند کرد.

پس با توجه به این موارد باید درک دانست که بازاریابی چیزی فراتر از فروش و تبلیغات است. مارکتینگ راهی برای جستجوی جایگاه یک برند در بازار است. می توان با انتخاب صحیح روش ها و ابزارهای این صنعت به موفقیت رسید. برای دستیابی به موفقیت باید از همه ی جوانب بازاریابی به طرز صحیح استفاده کرد. برخی از مهم ترین جنبه های مارکتینگ شامل استراتژی بازاریابی، تحلیل رقبا، موقعیت یابی، تحقیقات بازار و پیام های بازاریابی می شود.

انواع بازاریابی

انواع مارکتینگ

این حوزه را می توان بر اساس شاخص های مختلف به انواع گوناگونی تقسیم بندی کرد. مهم ترین انواع بازاریابی به شرح زیر هستند:

  1. سنتی

بازاریابی سنتی به ارتقاء برند در کانال های آفلاینی اشاره دارد که قبل از ظهور اینترنت وجود داشتند. بیلبوردها، پروازها و نقاط رادیویی از این دسته هستند. از آنجایی که اطلاعات به آسانی در دسترس نبودند، اکثراً به تاکتیک های برون گرا مانند چاپ، تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردها متکی بودند.

2. بهینه سازی موتورهای جستجو

به طور خلاصه “SEO”، یکی از انواع بازاریابی است که به روند بهینه سازی محتوا در یک وب سایت اشاره دارد، به طوری که وب سایت در نتایج موتور جستجو ظاهر شود. این کار توسط بازاریابان برای جذب افرادی که موضوع خاصی را جستجو می کنند، استفاده می شود و دلالت بر یادگیری در مورد یک صنعت خاص دارد.

3. وبلاگ

وبلاگ ها دیگر منحصر به نویسنده فرد نیستند. اکنون برندها دارای وبلاگ هایی هستند تا در مورد صنعت خود بنویسند و علاقه مشتریان را به حوزه کاری خود افزایش دهند و باعث شوند به دنبال محصول و خدمات آن ها باشند.

4. ویدیوئی

در حالی که پیش از این تنها یک بار فرصت تبلیغات وجود داشت، اکنون بازاریابان فرصت ایجاد و انتشار انواع فیلم هایی که مشتریان اصلی خود را سرگرم و آموزش می دهند را خواهند داشت. فیلم می تواند باعث افزایش آگاهی از برند، ایجاد تعامل و تشویق به خرید شود.

5. محتوایی

بازاریابی محتوا ابزاری اصلی در بحث بازاریابی درون گرا است؛ زیرا این یکی از بهترین راه ها برای جذب مخاطبان هدف کسب و کارها خواهد بود. این کار شامل ایجاد، انتشار و توزیع محتوا به مخاطبان هدف از طریق کانال های مانند رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها، فیلم ها، کتاب های الکترونیکی و وبینارها است.

6. شبکه های اجتماعی

از طریق پلتفرم هایی مانند فیس بوک، اینستاگرام، لینکدین و توییتر، برند ها می توانند بیشتر با مخاطبان تعامل برقرار کنند. کمتر کسی به قصد خرید به رسانه های اجتماعی مراجعه می کند؛ در نتیجه ترویج را باید به صورت سرگرمی انجام داد. برای این منظور تصاویر باید قانع کننده بوده و کپشن هایی نوشته شوند که مخاطبان را ترغیب به اشتراک گذاری و اظهار نظر می کنند.

7. ایمیل

در این روش برندها را از طریق ارسال ایمیل با مشتریان تعامل برقرار می کند. از کمپین های ایمیلی می توان برای افزایش آگاهی از برند، ایجاد ترافیک، ترویج محصولات یا خدمات که منجر به خرید می شود، استفاده کرد. با توجه به این نکته، اولین کار این است که لیست ایمیل خود را بسازید (مخاطبینی که می خواهید برای آن ها ایمیل ارسال کنید را مشخص کنید).

8. اینفلوئنسر

اینفلوئنسر مارکتینگ به گونه ای طراحی شده است که دنبال کنندگان یک صفحه خاص در رسانه های اجتماعی را درگیر می کند. فرد تأثیرگذار در حوزه خود متخصص در نظر گرفته شده و وفاداری و اعتماد مخاطبین خود را به دست آورده است. برای شروع کار با اینفلوئنسرها، ابتدا باید استراتژی خود را بسازید و بدانید که چه نوع فرد تأثیرگذاری را هدف قرار می دهید. سپس اطمینان حاصل کنید که وی با استراتژی و بودجه شما مطابقت دارد.

9. برند

بازاریابی برند شامل ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب هدف از طریق داستان پردازی، خلاقیت، طنز و الهام است. برای شروع این کار باید شخصیت خریدار را عمیقاً درک کرد. همچنین کسب و کارها باید موقعیت خود را در بازار در نظر بگیرند و بدانند چه چیزی آن ها را از رقبای خود متمایز می کند.

10. گوریلا مارکتینگ

بازاریابی چریکی از دیگر انواع بازاریابی است که شامل رفتارهای جسورانه و هوشمندانه برند در مکان های شلوغی (مملو از جمعیت) می شود تا آگاهی از برند را گسترش دهد. نمونه ای از بازاریابی چریکی موفق، روش خلاقانه ای است که شرکت Bounty برای تبلیغ دستمال کاغذی های خود انجام داد. این شرکت اقدام به نصب آیکون های بزرگی مانند بستنی در حال آب شدن یا یک فنجان قهوه بزرگ که بر روی زمین ریخته را در خیابان های نیویورک کرد و یک جمله کوتاه در کنار آن با این مضمون قرار دادند “دستمال کاغذی ما راه حل مشکلات شما هستند”.

11. رویداد

رویدادی که به منظور معرفی و راه اندازی محصول جدید، طراحی و اجرا می شود را بازاریابی رویداد می گویند. برندها برای توسعه دارایی خود و ایجاد یک استراتژی موفق، به گسترش آگاهی و تعیین کانال های مناسب نیاز دارند. یک رویداد (از طریق کارگاه، سمینار، نمایشگاه تجاری یا کنفرانس) به برندها کمک می کند تا مستقیماً با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کرده و به گسترش روابط پایدار بپردازند.

12. عصبی

از دیگر انواع بازاریابی می توان بازاریابی عصبی یا neuromarketing را نام برد. این روش درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا با کمک مغز برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده شود. هدف این نوع مارکتینگ انتقال بهتر پیام به دیگران، پیش بینی رفتار آن ها و افزایش احتمال خرید توسط مشتریان بالقوه است.

13. کلیکی

تبلیغات کلیکی (PPC) همان تبلیغاتی است که در بالای صفحه های سرچ گوگل نمایش داده می شوند. این نوع تبلیغات کاملاً هدفمند بوده و آمار دقیقی از وضعیت کلیک ها و مخاطبان را در اختیار تبلیغ کنندگان قرار خواهد داد.

مارکتینگ چه کاری برای کسب و کارها انجام می دهد؟

انواع بازاریابی می تواند به روش های بی شماری به کسب و کار شما کمک کند؛ اما بیایید نگاهی به چند مورد از تأثیرگذارترین آن ها بیندازیم.

  1. افزایش آگاهی از برند

افزایش آگاهی از برند بسیار مهم است؛ زیرا باعث می شود افراد با برند شما و محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید آشنا شوند. همچنین باعث می شود مشتریانی فعلی به برند شما اعتماد کرده و به مشتری های وفادار تبدیل شوند.

2. ایجاد ترافیک

افزایش تعداد بازدید کنندگان از سایت شما به معنای دریافت امتیاز بیشتر (امتیاز دهی می تواند به تعیین این امر کمک کند) و در نهایت افزایش فروش خواهد بود. یک استراتژی بازاریابی مؤثر به شما در طی این فرآیند کمک خواهد کرد.

3. افزایش درآمد

هر کسب و کاری می خواهد فروش و بازاریابی خود را افزایش دهد و می تواند از طریق انواع استراتژی ها مانند بهینه سازی وب سایت و سئو، ایجاد کمپین های ایمیلی، انجام تست های A/B به این هدف کمک کنند.

4. ایجاد اعتماد به نام تجاری

ایجاد اعتماد به برند منجر به وفاداری مشتری و تکرار خریدها می شود. این کار نه تنها درآمد را افزایش می دهد؛ بلکه منجر به شناخته شدن بیشتر هم به صورت آنلاین و هم به صورت کلامی می شود که هنوز هم یکی از مؤثرترین انواع تبلیغات است.

5. دسته بندی معیارها

معیارها هنگام ایجاد استراتژی بازاریابی بسیار مفید هستند. آن ها نه تنها استراتژی را هدایت می کنند و به پیشرفت کمک می کنند؛ بلکه هر آن چیزی که می تواند برای بهینه سازی مداوم کمپین ها مفید باشد را اطلاع می دهد.

آمیخته بازاریابی چیست؟

آمیخته بازاریابی یک ابزار استراتژی موفق است که امروزه مفهومی جامع تر به خود گرفته و 7P است. این روش یک تاکتیک است که به عنوان ساختاری برای برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی مجدد فعالیت های بازاریابی، به بهترین شکل ممکن کار می کند.

  1. محصولات/خدمات: چگونه می توانید محصولات یا خدمات خود را توسعه دهید.
  2. قیمت ها/هزینه ها: چگونه می توانیم مدل قیمت گذاری خود را تغییر دهیم.
  3. مکان/دسترسی: چه گزینه های توزیع جدیدی وجود دارد که مشتریان بتوانند محصول ما را تجربه کنند، به عنوان مثال به صورت آنلاین، فروشگاه، موبایل و غیره.
  4. ترویج: چگونه می توان افزایش آگاهی، جذب مشتری، افزایش فروش و ایجاد یک نشان تجاری معتبر داشت.
  5. شواهد فیزیکی: چگونه به مشتریان خود اطمینان می دهیم، به عنوان مثال کارکنان خوب آموزش دیده، وب سایت عالی.
  6. فرآیندها: آیا موانع داخلی در راه ارائه بهترین ارزش برای مشتریان وجود دارد.
  7. مردم: اجامعه هدف ما چه کسانی هستند و در چه شکاف مهارتی وجود دارد.
    سبد خرید